گزیده ای از سخنان رهبری (4):  آسیب­های انقلاب و لزوم آگاهی از آن

مقام معظم رهبری با بیانی شیوا آسیب­های این انقلاب را به دو قسم تقسیم می­کنند. آسیب­هایی که ریشه در درون ما و ضعف­های درونی ما دارند و آسیب­هایی که از سوی دشمن خارجی بر ملت­ها تحمیل می­شوند.  

دسته­ی اوّل آسیب­ها (عوامل درونی)

احساس و گمان این­که با سقوط حاکم وابسته کار تمام شد. راحتی خیال ناشی از احساس پیروزی و به دنبال آن کم شدن انگیزه­ها و سست شدن عزم­ها، نخستین خطر است و آن­گاه این خطر مهیب­تر می­شود که اشخاص در صدد تصاحب سهم ویژه در غنیمت به دست آمده باشند. ماجرای جنگ اُحُد و غنیمت‌جوئی مدافعان تنگه که به شکست مسلمانان انجامید و مجاهدان از سوی خداوند متعال سرزنش شدند، یک نمونه‌ی نمادین است که هرگز نباید از یادها برود. مرعوب شدن از هیمنه­ی ظاهری مستکبران و احساس ترس از آمریکا و دیگر قدرت­های مداخله‌گر، آسیب دیگری از این دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوان­ها باید این ترس را از دل­ها بیرون کنند. اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمایت­های آن­ها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگری است که به طور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پس ظاهر دوستی و کمک پنهان می­شود باید ملت و انقلاب را مصون ساخت. روی دیگر این صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و عزم در مقابل شیطان جنّ و انس در هم آمیخت ، باید همه‌ی ذخائر الهی در وجود خود را به کار گرفت. ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبهه‌ی مبارزه، نیز آفتی بزرگ است که با همه‌ی توان باید از آن گریخت.

اشاره: مقام معظم رهبری در بیان مصادیقی از آسیب­های درونی به موارد بسیار مهمی اشاره می­فرمایند:

1)    مهم­تراز هر انقلابی، حفظ آن انقلاب است. لذا مردم بعد از پیروزی در انقلاب باید دقت بیشتری داشته باشند و کار را تمام شده نپندارند، چون بعد از انقلاب است که بسیاری از اختلاف­ها و آفت­ها خودنمایی می­کنند.

2)    افتادن در دام دنیاگرایی و ریاست طلبی. نمونه­ی بارز آن دنیاگرایی سربازان اسلام بعد از احساس پیروزی در جنگ احد بود.  

3)     ترس از قدرت پوشالی آمریکا و هم­­پیمانانش.

4)    اعتماد به دشمن و وعده­هایش.

5)    شناخت دشمن در هر لباسی که باشد.

6)    مغرور شدن و غافل دانستن دشمن.

7)    ایجاد اختلاف در میان انقلابیون.  

 گزیده ای از سخنان رهبری (3): خطرهای انقلاب و چاره­جویی صحیح

مقام معظم رهبری می­فرمایند: هر چند که در این راه خطرهایی هست، اما می­توان با تدبیر لازم از آن مصون ماند. توجه به خطر هرگز نباید موجب هراس ملت­ها باشد. بلکه باید بگذارند دشمنانشان از آن­ها بترسند. بدانید که: «إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفا؛ (و از آن­ها نهراسید!) زیرا که نقشه­ی شیطان، (همانند قدرتش) ضعیف است.» باید نسبت به خطر آگاهی داشت تا در مواجهه با آن حیرت و تردیدی پیش نیاید، و علاوه بر آن چاره­ی صحیحی هم برای آن جستجو کرد. ما بعد از انقلاب اسلامی به این خطرها روبرو شدیم و آن­ها را شناختیم و تجربه نمودیم و به خواست خداوند و رهبری امام خمینی (رحمه­الله) و بصیرت و فداکاری مردم از آن­ها به سلامت عبور کردیم. البته دشمن کماکان دست از توطئه­های خود برنداشته، همان­گونه که ملت ما هم در عزم خود خللی نمی­بیند. 

اشاره: ایشان در این قسمت به چند نکته اشاره می­فرمایند:

1)    ملت­های اسلامی برای رسیدن به حریّت و آزادی باید از تونل سختی­ها عبور کنند و از ورود به آن هیچ هراسی به دل راه ندهند.

2)    کسانی که در این راه استقامت  می­ورزند مشمول وعده­ی الهی قرار گرفته و خداوند رعب و وحشت را در دل دشمنانشان قرار خواهد داد.

3)    «تدبیر»، «آینده­نگری» و «قدرت پیش­بینی عملکرد دشمن»، راه­کاری عملی در مواجهه با مشکلات فرا روی این انقلاب است.

4)    مطالعه­ی تاریخ انقلاب اسلامی و توجه به رمز موفقیت مردم ایران الگوی بسیار مناسبی برای ادامه­ی حرکت این انقلاب­ها می­باشد. «تکیه به الطاف الهی»، «وجود رهبری خردمند» و نیز «بصیرت و فداکاری مردم»، مهمترین رمز پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود.   

 گزیده ای از سخنان رهبری (2): نقش مردم در بیداری اسلامی

نقش مردم در بیداری اسلامی مهم­ترین حضور واقعی و عمومی مردم در میدان عمل و صحنه­ی مبارزه است. مبارزه­ای که نه تنها با دل و خواست و ایمان، بلکه علاوه بر آن با جسم خویش در راه آن قدم نهاده­اند. در این­جا این مردم هستند که شعارها را می­سازند، حرف­ها را معین می­کنند، دشمن را شناسایی، معرفی و تعقیب می­کنند. آنان آینده­ی مطلوبشان را به اجمال ترسیم می­کنند و در نتیجه به خواص سازش­کار و آلوده اجازه­ نمی­دهند که منحرف شده، با دشمن سازش کنند و مسیر انقلاب­شان را منحرف سازند. وقتی مردم با خواص خود چنین هستند به طریق اولی به عوامل نفوذی دشمن هم اجازه­ی چنین کاری را نمی­دهند. مردم و نخبگان مردمی و نیز کسانی که از مردم برآمده­اند، خود صاحب این انقلاب­ها و متعهد به حراست از آن و ترسیم کننده­ی مسیر آینده و رو  به تکامل آن می­باشند و در آینده هم همین­گونه خواهند بود. (انشاء الله) 

اشاره: این قسمت از گفتار رهبری حاوی مطالب و پیام­های ذیل است:

1)    این خیزش و انگیزه­های نهفته در آن مربوط به حزب یا گروه خاصی نیست که بخواهد با زد و بندهای سیاسی، گذر زمان و یا حذف شخصیت­های اصلی حزب رو به سردی و اضمحلال رود؛ بلکه این انقلاب بلکه این انقلاب کاملا مردمی بوده و برخواسته از مطالبات دیرینه­ و عمیق آن­ها می­باشد.

2)    وقتی که صاحب اصلی این انقلاب مردم هستند، خودشان هم باید متوجه آفت­های انقلاب بوده و با چشمانی باز از انقلابشان دفاع کنند.   

3)     ترسیم مطلوب مردم در آینده در واقع همان ترسیم افق انقلاب در راستای عزت اسلام ناب محمدی و دوری از پذیرش هرگونه ذلت و خواری می­باشد. وقتی ملتی چنین افق و معیاری را برای خود ترسیم نمود به راحتی می­تواند با تشخیص دوست از دشمن، مسیر خود را به پیش برد و با کنار گذاردن الگوهای غربی، به چیز دیگری جز اجرای آیین ناب محمدی رضایت ندهد.  

 گزیده ای از سخنان رهبری (1): تعریف بیداری اسلامی

بنا به تعریف مقام معظم رهبری، بیداری اسلامی حالت برانگیختگی و آگاهی در امت اسلامی است که منجر به تحولی بزرگ در میان ملت­های منطقه شده است. این تحول قیام­هایی را پدید آورده که هرگز در محاسبه­ی شیاطین مسلط بر منطقه و بین­الملل نمی­گنجید. خیزش­های عظیمی که حصارهای استبداد و استکبار را ویران و قوای نگهبان آن­ها را مغلوب و مقهور نموده است.

اشاره: حرکت بی­نظیر مردمی در سال­های اخیر به یک­باره خواب شیاطین منطقه و سیاست­مداران غربی را آشفته و آن­ها را غافل­گیر ساخت. برخی از افراد به اشتباه گمان می­کنند که این حرکت مردمی، توطئه­ای جدید از استعمارگران و حرکتی مرموز در راستای به اغتشاش کشیدن منطقه و تشکیل خاورمیانه­ای نوین است. برخی دیگر هم بر این باورند که طوفان خروشان مردم به تدریج به آرامی می­گراید و نظام سلطه دوباره به جایگاه قبلی خود باز خواهد گشت؛ اما مقام معظم رهبری با بصیرت منحصر به فرد خود (اولاً) از این حرکت بی­نظیر، تعبیر به بیداری اسلامی می­کنند؛ (ثانیاً) آن را برخواسته از آرمان­های دینی و اسلامی مردم می­دانند و (ثالثاً) افق نهایی آن را هم در شکسته شدن پیکره­ی شیاطین و استعمارگران می­بینند.